توضیحات
نظرات (4)
سوال از فروشنده
اگر خارج از ایران هستید و می خواهید این محصول رو خریداری کنید:
هنوز به خاطر مرگ ارباب بزرگ لباس سیاه به تن داشتم اما نمیدونم آقا یاشار، پسر ارباب کیانی بزرگ که قراره ارباب جدید بشه از این موضوع راضی هست یا نه.
سریع اطاعت کردم و خم شدم و سینی رو روی میز گذاشتم که لیوان تکونی خورد.
تنم یخ بست و سریع با ترس بلند شدم و به سمتش برگشتم…خدای من چه قد بلند بود!
+ کی بهت اجازه داد حرف بزنی هان؟ چه طور جرات کردی که تو روی من بایستی و مخالف خواستهی من باشی؟
با بغض سری تکون دادم و دستش از روی چونه ام سر خورد و به سمت روسریام رفت، قبل از این که جلوش رو بگیرم روسریام رو با یه حرکت کشید و موهام بیرون ریخت.
حرفم با سیلیای که توی گوشم خورد تموم شد.
به معنای واقعی از ترس لال شدم…فقط اشک ریختم.
جامِ شرابم رو به لبم نزدیک تر کردم و به الیزابت که درست مثل یه ه.ر.ز.ه که مشغول رقصیدن بود خیره شدم، همینطور که بهم نگاه میکرد گازی از لبش گرفت و آروم چرخید.
هومی کشیدم و جام خالی رو روی عسلی گذاشتم، نگاهی به جام
چنگی به پاهاش زدم و اونا رو از هم باز کردم، بدون توجه به کثیف شدن مبل باقی مشروب رو روی بهشتش خالی کردم و خم شدم و لیسی به چو*چو*لش زدم که دیوونه شد و سرم رو لای پاش فشار داد.
صدای ملچ ملوچ من با آه و ناله های الیزابت قاطی شده بود.
به خاطر کلفتی و بزرگی شیشه چشمای خمارش پر از استرس شد.
حرفش که تموم شد شیشه رو نزدیک سوراخش گذاشتم و محکم به داخل هول دادم.
بیرحمانه با شیشه میکردمش که همون موقع پاهاش رو بالا تر دادم و ک.ی.ر.م رو خشک خشک وارد عقبش کردم.
با خشم و شهوت شیشه رو از جلوش در آوردم و انداختم روی زمین با درد به ک.س.ش که باز و بسته میشد نگاه کرد، بیمعطلی ک.ی.ر.م رو از پشتش در آوردم و وارد ک.س.ش کردم.
با اشک سری تکون داد که حرکاتم رو شروع کردم، مشغول مالیدن چو*چو*لش شدم تا درد و از یاد ببره، سریع دوباره غرق لذت شد.
چند تا حرکت محکم زدم که لرزید و ارضا شد.
اینو که گفتم به جون ک.ی.ر.م افتاد، میخورد و میلیسید و میک میزد، ب.ی.ض.ه هام رو توی دستهاش میگرفت و بازی میکرد.
یکی از خدمه ها که مشغول تمیزکاری بود وقتی من رو دید امد سمتم و خوش آمد گفت
کاش بودی و می تونستم از وجود بی نیاز شم…
اما خوابم نمی برد انقد این پهلو اون پهلو کردم تا بالاخره خوابیدم.
با چهری متفکر باشه ای گفت و چشماش رو بست و براش لالایی که خوندم کم کم خوابش برد….
4 دیدگاه برای رمان ارباب خشن و هات من جلد 2
دیدگاه خود را بنویسید لغو پاسخ
سوال از فروشنده
محصولات مرتبط
-
رمان زمان بدون سانسور
امتیازدهی 5.00 از 5 در 1 امتیازدهی مشتری -
رمان پاییز خزان عشق فایل کامل
-
رمان نیلوفرآبی فایل کامل
-
رمان بازمانده هات فایل کامل
مرجان –
خیلی رمان خوشگلیه
مدیر سایت –
ممنونم عزیز خوشحالم که خوشتون آمده
بهار –
کاش مثل بقیه رمان ها که دانلودمیشن ارزون تر بود و حتی رایگان
مدیر سایت –
عزیز در هواست نویسندس باز با شماره ی 09221706572 در تلگرام در ارتباط باشید مدیر ارشد سایته بهتون کمک میکنه و تخفیفشو میده
Gohari –
سلام فضل یک رو باید بخریم؟؟
مدیر سایت –
سلام عزیز ن نیاز نیست بخش دو رو بخرید بخش یک هم رایگان براتون قراردادیم داخلش
یعنی شما با خرید این محصول هر دو فایلو میتونید دانلود کنید
Fateme –
سلام من فایل روخریدم دانلود کردم فقط 41 قسمت هست چرا میشه پیگیری کنید رسید و یا شمارمو بدم درست میشه؟
مدیر سایت –
سلام عزیز تو دوتا فایل قرار گرفته
شما ی فایلو دانلود کردید فک کنم تو قسمت منو بزنید رو لینک دانلود های من
دانلود کنید بخش دو رو
مدیر سایت –
اگر زمانی باز مشگلی بود نتونستید مشگلتونو حل کنید از طریق اینستاگرام یا تلگرام واتس آپ با شماره ی 09221706572 پیام بدید و در ارتباط باشید تا مشگل شمارو حل کنم عزیز